دراندرون من

جملات قصاراز فرزانگان

دراندرون من

جملات قصاراز فرزانگان

جونیوان

آن زمان که آفتاب روز 

آرامش شب را درهم می شکند 

در مه صبحگاهی بال بگشا 

و روزی نو را به هماوردی فراخوان 

آگاهی تازه ای از بودن 

دست جهان را در دستهایت بفشر 

و گل لبخند بر لبان بنشان 

چه باشکوه است زنده بودن!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد